بیستوچهارم ذیالحجه روز مباهله نام گرفته است. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند بر ارزشها و فضیلتهای اهل بیت (علیهم السلام ) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین مهر تأییدی دیگر زد.
مباهله در اصل از ماده بَهْل (بر وزن اَهْل) به معنی رها کردن است. و گاهی این واژه را به معنی هلاکت و لعن و دوری از خدا معنی کردهاند اما از نظر مفهوم متداول که در آیه به آن اشاره شده، مباهله به معنی نفرین کردن دو نفر به همدیگر است. به این ترتیب که وقتی استدلالات منطقی سودی نداشت، افرادی که با هم درباره یک مسأله مهمّ دینی گفتوگو دارند در یک جا جمع میشوند و به درگاه خدا تضرّع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند، همان کاری که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)در برابر مسیحیان نجران کرد، که در آیه 61 سوره آل عمران به آن اشاره شده است.فَمَن حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جائَکَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدْعُ اَبنائَنا وَ اَبنائَکُمْ وَ نِسائَنا وَ ئِسائَکُمْ وَ اَنْفُسَنا وَ اَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعنَةَ اللهِ عَلی الکاذِبینَ
هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده، (باز) کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند، بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما نیز فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما نیز زنان خود را، ما از نفوس خود (و کسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود، آنگاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
در روایات اسلامی که مفسّران و محدّثان نقل کردهاند آمده است «هنگامی که آیه فوق نازل شد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)به مسیحیان نجران پیشنهاد مباهله داد، بزرگان مسیحی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)یک روز مهلت خواستند، تا در این باره به مشورت بنشینند.
فردا که شد که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)آمد، در حالی که دست علی(علیه السلام) را گرفته بود و حسن و حسین(علیهما السلام) پیش روی او حرکت میکردند، و فاطمه(علیها السلام) پشت سر او.
بنابراین، طرفین به مباهله رضایت داده و قرار شد در روز دیگر در مکانی در بیرون شهر مدینه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمایند. سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند: اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) با فرماندهان و یاران خود به مباهله آمد، معلوم است که مقاصد دنیوی دارد و از رسالت و نبوت او خبری نیست و ما باید با وی مباهله کنیم. اما اگر با فرزندان و اهل بیتش برای این کار اقدام کرد، دانسته میشود که او مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسانها از جهالت و کفر و شرک است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به او ایمان آورد و یا حداقل با وی مصالحه کرد.
موعد مقرر فرارسید و پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلم )به همراه دخترش حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و دامادش حضرت امام علی( علیهالسلام )و دو سبطش حضرت امام حسن (علیهالسلام) و حضرت ابا عبدالله الحسین( علیهالسلام )از مدینه حرکت کرد و به جایگاه مقرر رفت. مسلمانان مدینه نیز آن حضرت را مشایعت کرده و با ذکر صلوات، سلام و تکبیر آنان را همراهی مینمودند.
مسیحیان نجران، زودتر از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)در مکان مقرر اجتماع کردند. آنان همین که دیدند پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)نزدیکان و اهل بیت ویژه خویش را برای مباهله آورد، احساس خطر کرده و از مبارزه و مباهله با آن حضرت منصرف شدند و منظره زیبا و نوربخش حضور پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه امام علی علیهالسلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و حسنین علیهمالسلام آنان را مات و مبهوت کرد. به ناچار از مباهله سرباز زده و به آن حضرت پیشنهاد مصالحه دادند.
بدین ترتیب در برابر عظمت و حقانیت دین مبین اسلام سر فرود آورده و به یکی از پیشنهاد پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی پرداخت جزیه و کمک به مسلمانان در جنگ با دشمنان اسلام رضایت دادند و صلحنامهای در این باب نوشتند و طرفین امضا نمودند. این واقعه علاوه بر این که یکی از معجزات بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است، دلیل روشنی بر حقانیت و معصومیت خاندان پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم یعنی حضرت علی، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم اجمعین میباشد. “واقعهی مباهله یکی از وقایع مشهور ومهمترین رویدادهای تاریخ اسلام است که نه تنها حقانیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)و دین اسلام را ثابت کرد، بلکه نقش ویژهای در تقویت ایمان مسلمانان ایفا نمود. این واقعه نشاندهندهی عظمت و بزرگی خانواده پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)و جایگاه والای آنها در نزد خداوند است. مباهله همچنین به مسلمانان یادآوری میکند که در مواجهه با دشمنان و مخالفان، باید از صداقت و ایمان خود دفاع کرده و به حقیقت پایبند باشند.”
ارتباط آیه مباهله و آیه تطهیر
علامه طباطبائی( رحمه الله علیه )در مورد آیه مباهله می گوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه سلام الله علیها و از «ابنائنا» بجز حسنین علیهمالسلام را نیاورد، معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی و برای کلمه دوم به جز فاطمه سلام الله علیها و از سوم بجز حسنین علیهمالسلام مصداق نیافت و منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.
نظر علامه طباطبایی( رحمه الله علیه )را برخی از نقل های جریان مباهله که به نزول آیه تطهیر در آن روز نیز اشاره کرده اند، تایید می کند.تفسیر فخر رازی (جلد 8، صفحه 10) و روح البیان (جلد 2، صفحه 44) و روح المعانی (جلد 3، صفحه 188) .
منابع :
1-دائره المعارف قرآن کریم ، جلد 1، مدخل «آیه مباهله » از علی خراسانی .
2-احمدبن فارس , معجم مقاییس اللغه ، بیروت ، دراراحیاء التراث العربی ،2001م،ج1،ص141.
3-زمخشری ، ابوالقاسم محمود بن عمر ، اساس البلاغه ، دمشق ، دارالشعب ، 1960، ص71.
4-مهدی پور ، علی اکبر ، مباهله سند هویت شیعه، قم ، نشر دیجیتال قائمیه، 1400،ص122.