به گزارش روابط عمومی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان، در سومین نشست از سلسله جلسات مدرسه “بررسی اندیشههای نواخباریگری”، حجتالاسلام دکتر مرتضی نوروزی به نقد و ارزیابی مفصّل شبهات جریانهای اخباری و نواخباری علیه مجتهدان و اصولیان پرداخت.
وی در این جلسه با واکاوی تاریخی این شبهات و تبیین تفاوتهای جریان اخباری کلاسیک و نواخباری معاصر، به بررسی نقاط قوت و ضعف هر دو رویکرد پرداخت. سخنران با اشاره به شبهاتی چون “تحریم اجتهاد”، “انکار حجیت عقل” و “قاعده لطف”، بر ضرورت مواجههای متدیک و چندابزاره – متشکل از روشهای سندی، متنی، تاریخی و فقهی – با میراث روایی تأکید کرد.
ساختار نشست و روش کار
دکتر نوروزی ابتدا چارچوب بحث را مشخص کرد: بیان پیشزمینه تاریخی اخباریگری، معرفی «اخباریان سنتی» و «نواخباریانِ معاصر»، بیان مهمترین شبهات مطرحشده علیه مجتهدان، سپس ارائه تحلیلهای تاریخی و نقدی و در پایان جمعبندی و پاسخهای اصولی و عملی. بهدلیل گستردگی موضوع، مطالب بهصورت فهرستوار و تحلیلی عرضه شد و برای برخی نکاتِ موردی، نمونهها و ارجاعات پژوهشی پیشنهاد گردید.
مقدمه تاریخی و تعاریف محوری
اخباریگریِ کلاسیک: رویکردی که در چند قرن گذشته در میان برخی محافل شیعی شکل گرفت و بر حجیت و کفایت نصوص (قرآن و احادیث اهلبیت) تأکید ورزید و تا حدودی نقش استنباط عقلی مستقل و قواعد اصولی را تضعیف کرد.
نو اخباریان (اخباری معاصر): گروهها یا جریانهایی که همان دغدغهها یا شبهات سنتی را در قالب زبان و مسائل روز (اینترنت، فضای عمومی، کاربرد اجتماعیِ روایت) تکرار یا بازسازی میکنند. اینان گاه از اصطلاحات کلامی جدید بهره میجویند اما در محتوای بنیادی با اخباریان تاریخی پیوند دارند.
ارائهدهنده یادآور شد که شماری از بزرگان تاریخی که امروز بهعنوان «اخباری» شناخته میشوند (نظیر برخی از محدثین برجسته) صاحب تألیفات مهم بودهاند و نباید همه آنان را یکدست ارزیابی کرد؛ اما در مقابل نقدهای علمی به بعضی از مواضع آنان وارد است.
مهمترین شبهات اخباری که در نشست بررسی شد:
۱. تحریم یا محدودسازی اجتهاد: ادعای برخی اخباریان مبنی بر اینکه اجتهاد (بهمعنای استنباط ذهنی و قیاس) جایگاهی ندارد یا حتی حرام است و روش صحیح، صرف عمل به نصوص است.
۲. انکار یا تقلیل حجیت عقل: این شبهه میگوید عقل بهعنوان منبعی مستقل برای احکام شرعی حجیت ندارد و پذیرش حجیت عقل موجب ورود به روش اهل سنت میشود.
۳. انتقاد از مراجعه مستقیم به قرآن: مدعای بعضی اخباریان این است که مراجعه مستقیم به قرآن برای استنباط احکام، بهنحوی خطاست و باید برداشتهای قرآنی از مسیر روایات اهلبیت صورت پذیرد.
۴. استناد به «قاعده لطف» و انتظاراتی از میراث روایی: بعضی نوآخباریان اشاره میکنند که اقتضای لطف الهی ایجاب میکند میراث اهلبیت بهصورت حداکثری صحیح به دست ما برسد؛ بهاینواسطه باید به اسنادی که به ظاهر متعارضاند خوشبین بود.
۵. پذیرشِ بیواسطه برخی روایات و غفلت از نقد سندی و متنی: نوعی گرایش به «منبعبسندگی» که اعتبار یک مجموعه را به اعتبارِ همه روایات آن نسبت میدهد.
پاسخها و نقدهای ارائهشده (خلاصه و تحلیلی)
الف. درباره اجتهاد
بررسی لغوی و اصطلاحی اجتهاد نشان میدهد اجتهاد در اصطلاح فقهی به «استفراغ ذمه برای حصول حکم شرعی» معنا میشود و در فقه شیعه اجتهادِ مستدل و مقید به کتاب و سنّت دارای سابقه و مشروعیت است.
ادعای تحریمِ مطلق اجتهاد با توجه به مسأله «مسائل مستحدثه» (مانند مسائل پزشکی، فناوری، حقوق جدید) قابل دفاع نیست؛ بسیاری از فقها و حتی برخی متقدمان اخباری، اجتهاد معقول مبتنی بر کتاب و سنت را نفی نکردهاند. محدث جزایری، نمونهٔ بارزِ اخباریای است که تفکیک میان اجتهاد سنی/قیاسی و اجتهاد شیعی ـ مبتنی بر نص ـ قائل شده است.
نتیجهگیری: اجتهاد مطلقاً حرام نیست؛ بلکه اجتهاد بیقید و بیضابطه و قیاسمحورِ متأثر از روش اهل سنت محل نقد است، اما اجتهادِ علمی و مقیّد به نص و قواعد اصولی، لازم و مفید است.
ب. درباره حجیت عقل
عقل در منابع دینی نقش دارد، ولی مراتب و حدود آن باید روشن شود. تکیهٔ محض بر عقلِ نظری و منزویکردن نصوص، مورد نقد است؛ در عین حال انکار کامل نقش عقل (بهعنوان ابزار تبیین، فَهمِ نص و استخراجِ مصادیق) بیسند و غیرعملی است.
نتیجهگیری: عقل نه منبعِ مستقلِ مطلقِ حکم، بلکه معیار و ملاک تبیین و کمککننده در فهم نصوص و عبارات کلی است.
ج. درباره مراجعه مستقیم به قرآن
قرآن بهعنوان منبع اساسی قابل مراجعه است؛ اما تفسیر و تخصیص اطلاقاتِ آیات نیازمند روششناسی و ملاکهای روایی و اصولی است. ادعای اینکه صرفاً باید از مسیر روایات فهم قرآن حاصل شود، نظر گاهِ یکجانبهای است و نیازمند قرائن و ضوابط استنباط.
د. درباره «قاعده لطف» و «منبعبسندگی»
اتکا به «قاعده لطف» برای توجیه صحت مطلق میراث امری غیرقابلقبول است؛ تجربه تاریخی تحریفها، جعلها و اشتباهات نسخهای (در کتب مختلف دینی) نشان میدهد نمیتوان صحت ادعاشده را بدیهی انگاشت.
«منبعبسندگی» (اعتبار بخشی به یک مجموعهٔ کامل بر اساس اعتبارِ بخشی از آن) از منظر سندپژوهی و متنی نیازمند بررسی و اثبات است؛ در عمل، باید از ابزارهای متنوعِ نسخهشناسی، طبقهشناسی، تحلیل اسناد و مطالعات زبانشناختی استفاده کرد.
نمونهها و شواهد تاریخی (خلاصهای از اقسام دلایل)
اشاره به تجربیات تاریخیِ چندصدساله که نشان میدهد عرضه و کتابت حدیث در قرون نخستین محدود و پراکنده بوده و امکانِ «انتقال لفظیِ حداًکثری» ضعیف است.
ضرورت تحلیل طبقاتِ اسناد (نمودارهای طرق) و تحلیل متنی برای سنجش همگرایی یا واگرایی قرائن؛ همگرایی قرائنی از سنخ مختلف (سند، متن، زبان، تطابق با قرآن و تجربه) مؤید اصالت است؛ واگرایی نشاندهنده ضعف یا جعل است.
یادآوری تجربه پژوهشی معاصر: بررسیهای نسخهشناسانه و مطالعات زبانی که گاه منجر به تضعیف یا تقویت اسناد شدهاند.
پیامدها و راهکارهای پیشنهادی
تقویت مطالعات میانرشتهای: تلفیق اصول فقه، علوم حدیث، نسخهشناسی، تاریخ و زبانشناسی برای اعتبارسنجی روایات.
تفکیک اصولی میان «اجتهاد قیاسیِ نقلی» و «اجتهاد شیعیِ مبتنی بر نص»: پرهیز از تعمیمِ هجمههای اهل سنت به روش اجتهادی شیعه.
آموزش عمومی و تقویت سطح سواد دینی: مقابله با گرایشهای عامیانه که بدون ابزارهای علمی به روایات دست میزنند و گاه اقتدارِ علوم را تضعیف میکنند.
پژوهشهای مستمر بر منابعِ فرقهای و محلی: بازخوانی متون نصیری، اسماعیلی و سایر منابع برای شناسایی راویان متهم و جریانسازیهای غالیانه.
تنقیح و انتشار منابع دسترسینداشته: فراهم آوردن نسخ و مطالعات انتقادی تا خطای تاریخی ناشی از دسترسی محدود کاهش یابد.
محورهای اصلی بحث:
دکتر نوروزی با طرح پرسشهایی ناظر به مسائل نوپدید از جمله «شبیهسازی انسان و حیوان» نشان داد که در موضوعاتی از این دست، نصّ صریحی از کتاب و سنت وجود ندارد و مجتهد باید بر پایه اصول فقهی و عقلی، حکم مسأله را استنباط کند. این نقطه آغاز ورود به بحث نسبت عقل و اجتهاد از دیدگاه اصولی و اخباری بود.
به تعبیر ایشان، در چنین مواردی که نصّ شرعی وجود ندارد، اصولیان قائلاند به «اصل برائت» یعنی چون دلیلی بر حرمت وجود ندارد، تکلیف الزامآور نیز منتفی است. اما در مقابل، اخباریان معتقدند باید احتیاط کرد؛ زیرا احتمال حرمت کافی است تا عمل را ترک کنیم. از اینجا بحث به مبانی دو مکتب اصولی و اخباری کشیده شد.
محور نخست: نسبت اجتهاد و عقل در استنباط حکم شرعی
سخنران توضیح داد که از دیدگاه اصولیان، اجتهاد بهمعنای «بذل وسع در کشف حکم شرعی از منابع معتبر» است و نه قیاس یا رأی شخصی. بههمین دلیل، اجتهاد در فقه شیعه مشروع و لازم است.
اما اخباریان قدیم و جدید دو اشکال عمده بر این روش دارند:
اشکال به اصل اجتهاد: معتقدند مجتهد نباید با رأی و تحلیل عقلی در دین تصرف کند.
اشکال به حجیت عقل: بر این باورند که عقل منبع معتبری برای کشف حکم الهی نیست و شارع حجیتی برای آن قرار نداده است.
در ادامه، استاد به توضیح استدلالهای هر دو گروه پرداخت و کوشید تفاوت «اجتهاد اصولی» با «اجتهاد قیاسی» در میان اهل سنت را روشن کند. وی به نقل از محدث جزائری یادآور شد که حتی برخی از علمای اخباری، اجتهاد شیعیِ مبتنی بر کتاب و سنت را پذیرفتهاند و تنها با اجتهاد مبتنی بر رأی شخصی مخالف بودهاند.
محور دوم: نفی حجیت عقل از نگاه اخباریان
حجت الاسلام نوروزی بیان داشت که اخباریان در نفی حجیت عقل دو نوع استدلال دارند:
نزاع صُغروی: میگویند عقل در مسیر خود خطاپذیر است و نمیتواند به قطع و اطمینان برسد؛ زیرا اختلاف نظر فراوان میان فلاسفه و متکلمان نشان از ناپایداری عقل دارد.
نزاع کبروی: گروهی دیگر میپذیرند که عقل گاه به قطع میرسد، اما معتقدند شارع چنین قطعی را حجت قرار نداده است، مگر آنکه از راه کتاب و سنت بهدست آید.
در اینباره به روایاتی چون «إنّ دینَ الله لا یُصابُ بالعقول» استناد میکنند و نتیجه میگیرند که هر قطع و یقینی که از مقدمات عقلی حاصل شود، فاقد حجیت شرعی است.
محور سوم: پاسخ اصولیان به دیدگاه اخباریان
استاد در تبیین دیدگاه اصولیان تصریح کرد:
عقل بهطور مستقیم نمیتواند حکم شرعی را درک کند، زیرا احکام، مجعولات شارع مقدساند و باید از خود شارع دریافت شوند. اما عقل درککنندهی ملازمه میان احکام و تکالیف است؛ مثلاً اگر عقل درک کند که «چیزی واجب است»، در نتیجه میفهمد «مقدمه آن نیز واجب است».
از اینرو، حکم عقل در حوزههای ملازمهای و تحلیلی (مانند وجوب مقدمه واجب یا قبح عقاب بلا بیان) حجت است.
ایشان افزودند که مجتهد، عقل را ابزار فهم نصوص میداند نه منبع مستقل تشریع؛ بنابراین حجیت عقل به معنای تشریع جدید نیست، بلکه نقش آن در تبیین، فهم و تطبیق نصوص است.
محور چهارم: اجماع و جایگاه آن در میان اصولیان و اخباریان
استاد در ادامه به مسئله «اجماع» پرداخت و یادآور شد که اجماع بهمعنای اتفاق فقیهان، در صورتی حجت است که کاشف از قول معصوم باشد. اجماع در نزد اهل سنت گاه بهعنوان دلیل مستقل تلقی میشود، اما شیعه آن را تنها به عنوان «طریق کشف سنت» میپذیرد.
بنابراین، هیچ یک از علمای شیعه ــ اعم از اصولی و اخباری ــ قائل به حجیت اجماع بهصورت مطلق نیستند، بلکه اگر اجماع کاشف از قول معصوم باشد، معتبر است؛ در غیر این صورت، ارزش شرعی ندارد.
محور پنجم: عقل و درک ملاکات احکام
در بخش پایانی، سخنران به بحثی کاربردیتر پرداخت و بیان داشت که عقل انسان قادر به درک مستقیم ملاکات احکام نیست. هر حکم شرعی بر اساس مصلحت یا مفسدهای جعل شده که آگاهی از آن در اختیار شارع است.
برای نمونه، کیفیت اعمال حج و مناسک عبادی مانند طواف، احرام، یا رمی جمرات، همگی دارای مصالح و اسراری هستند که درک کامل آن از توان عقل بیرون است. بنابراین، وظیفه عقل در اینجا «تسلیم و امتثال» است، نه «تشریع و تحلیل».
جمعبندی نهایی
حجت الاسلام نوروزی نتیجهگیری کرد که شبهات اخباری (چه بهصورت سنتی و چه در لباس معاصر) واجد نکات قابل تأملیاند، اما بسیاری از ادعاهای افراطی آنان (نظیر تحریم مطلق اجتهاد، نفی حجیت عقل یا اعتماد بدون پرسش به «منبعبسندگی») با توجه به دادههای تاریخی، منطقی و فقهی قابل قبول نیست. راهحل معقول در این میدان، اتخاذ رویکردی متعادل است: حفظ جایگاه نصوص و اهتمام به روایات در عین بهکارگیری منطقیِ ابزارهای علمي از جمله اجتهاد مقیّد، تحلیل سندی و متنی، و مطالعات تاریخی برای نزدیکتر شدن به واقعیت تاریخی و حقوق معنوی میراث اهلبیت علیهمالسلام.
در پایان نشست، استاد چنین نتیجه گرفت:
- میان اصولیان و اخباریان اختلاف در اصل مراجعه به عقل است، نه در اصل التزام به کتاب و سنت.
- اصولیان عقل را حجت در چارچوب معین میدانند؛ یعنی درک عقلیای که منجر به یقین و ملازمه قطعی با حکم شرعی شود، معتبر است.
- در مقابل، اخباریان این نقش را یا بیارزش یا خطرناک تلقی میکنند و ترجیح میدهند همواره جانب احتیاط را بگیرند.
- راهحل متعادل آن است که ضمن پاسداشت نصوص دینی، از عقل بهعنوان ابزار فهم و کشف استفاده شود، بیآنکه عقل را در مقام تشریع بنشانیم.