با وقوع انقلاب اسلامی و تزریق روحیه خودباوری در مردم، نهاد مقدّس حوزه علمیه که نقش بزرگی در تحقّق انقلاب اسلامی ایفا نموده بود، اکنون خود را در برابر مسائل، چالشها و مشکلات نظام اسلامی دید که میبایست بدان پاسخگو باشد. منشور روحانیت امام راحل (ره) تذکر بی بدیل رهبر کبیر انقلاب اسلامی به حوزه علمیه بود که جایگاه خود را بازشناخته و رسالت خود را در جهان معاصر بازتعریف نماید. امروز و با گذشت سالیان متمادی از صدور آن پیام تاریخی، خلف صالح ایشان، مجدد این نقش را یادآوری نموده و افق پیش روی حوزه علمیه را تبیین دقیقی نمودند. پیام مقام معظّم رهبری (مدظلهالعالی) به همایش بینالمللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزهی علمیهی قم، یک فراخوان تمدنی است که فراتر از مسائل داخلی حوزههای علمیه، به نقش حیاتی این نهاد در ساخت و هدایت تمدن نوین اسلامی اشاره دارد. ایشان با اشراف کامل به مسائل و ظرفیتهای حوزه علمیه، رهبر انقلاب، حوزه علمیه را نه تنها یک مرکز علمی یا دینی، بلکه قلب تپندهای میدانند که نقش محوری در طراحی نظم جدید جهانی مبتنی بر ارزشهای اسلام ایفا میکند. این پیام با نگاهی کلان و آیندهنگر، حوزه علمیه را از دامنههای محدود سنتی فراتر برده و ضرورتهای حضور آن در عرصه تمدنسازی اسلامی را یادآوری میکند.
در پیام ایشان، حوزه علمیه بهعنوان یکی از ارکان اصلی تمدنسازی اسلامی معرفی شده است. حوزه در این چشمانداز تمدنی، مأموریتهای اصلی زیر را بر عهده دارد:
- رهبری فکری و نظری تمدن اسلامی: حوزه باید از طریق تولید علم دینی، مبانی نظری تمدن اسلامی را فراهم کند.
- تربیت نیروهای تمدنساز: طلبههای حوزه علمیه باید علاوه بر تسلط بر علوم دینی، به عنوان شخصیتهایی توانمند، اخلاقی و بصیر برای هدایت اجتماعی تربیت شوند.
- تأثیرگذاری در سطح جهانی: حوزه باید گفتمان اسلامی را در سطح بینالمللی به عنوان یک گزینه تمدنی مطرح کند.
حوزه علمیه در این چارچوب نه یک مرکز آموزشی صرف، بلکه یک موتور محرک تمدنسازی در اسلام است.
بازتعریف تمدن اسلامی در دنیای معاصر
رهبر معظم انقلاب، حوزه علمیه را نهادی تمدنی میدانند که نقش کلیدی در ارائه نسخه جایگزین برای تمدن غربی ایفا میکند. تمدن غرب با بحرانهایی فراگیر در زمینه معنویت، اخلاق، عدالت اجتماعی و روابط انسانی مواجه است. در این میان، تمدن اسلامی یک نمونه کامل و جامع است که اولا بر اساس اصول توحیدی، عدالتمحوری، و کرامت انسانی بنا شده است؛ ثانیا به جای تمرکز بر مادیگرایی غربی، به معنویت، اخلاق، و تعالی انسان توجه دارد و ثالثا با تأکید بر عدالت، نظامی متضاد با نظام استثماری موجود در جهان امروز ارائه میدهد. حوزه علمیه به عنوان قلب نظری تمدن اسلامی باید پایههای این گفتمان تمدنی را شکل دهد.
پیام مقام معظم رهبری، حوزه علمیه را به عنوان یک نهاد کلیدی در تمدنسازی اسلامی معرفی میکند. این پیام نه تنها مأموریتهای داخلی حوزه را بازتعریف میکند، بلکه نقش حوزه در ارائه نسخهای جایگزین برای بحرانهای تمدنی جهان امروز را به روشنی بیان میکند.
محورهای تمدنی بیانیه شامل موارد زیر است:
- تولید دانش تمدنی: حوزه علمیه باید علم دینی و نظریههای تمدنی را تولید کند.
- تربیت انسان تمدنساز: اخلاق، معنویت و توانمندی علمی، لازمه تربیت روحانیان پیشرو است.
- گفتمانسازی جهانی: حوزه علمیه باید پیام اسلام را به جهان منتقل کرده و پاسخگوی مسائل جهانی باشد.
- استقلال و اصالت: حوزه بهعنوان هسته مرکزی تمدن اسلامی باید هویت و استقلال خود را حفظ کند.
- تعامل فرهنگی و اجتماعی: حوزه باید نقش محوری در اصلاح فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایفا کند.
در صورت تحقق این مأموریتها، حوزه علمیه میتواند ستون فکری، اخلاقی، و عملی تمدن نوین اسلامی باشد و اسلام را بهعنوان مدل جایگزین تمدنی ارائه دهد.
تولید علم؛ رکن اصلی تمدن
تولید علم دینی و نظریهپردازی اسلامی یکی از مهمترین وظایف حوزههای علمیه است که در پیام رهبری بهعنوان بخشی از تمدنسازی اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. تولید علم در این زمینه به معنای:
- تلفیق علوم سنتی دینی با علوم اجتماعی و انسانی مدرن: حوزه باید از کنار علوم انسانی غربی عبور نکرده و آنها را در چارچوبهای اسلامی بازتعریف کند.
- خلق نظریههای اسلامی برای اداره جامعه و جهان: مباحثی مانند اقتصاد اسلامی، سیاست اسلامی، فلسفه اسلامی و مدیریت در حوزه تمدنی باید بهروز شوند.
- تأمین نیازهای عملی زمانه: علم دینی تولید شده در حوزه باید بتواند راهحلهای عملی برای مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دنیای امروز ارائه دهد.
برای تحقق این نقش تمدنی، حوزه نیازمند ورود به عرصههای جدید و بهرهگیری از روشهای نوین پژوهشی است.
تربیت نیروی پیشگام تمدنی
یکی از جنبههای تمدنی پیام رهبری، توجه به نقش حوزه در تربیت نیروی انسانی کارآمد برای تحقق تمدن اسلامی است:
- طلبههای تمدنساز: روحانیان تربیتشده در حوزه نباید محدود به نقشهای سنتی باشند. آنها باید بتوانند در قامت مدیران، متفکران، و نظریهپردازان تمدنی وارد عرصههای اجتماعی و بینالمللی شوند.
- اخلاق و معنویت بهعنوان شاکله تربیت: نیروی انسانی تمدن اسلامی باید از لحاظ اخلاقی، معنوی و روحی در سطحی عالی قرار داشته باشد تا بتوانند حامل ارزشهای اسلامی در جهان باشند.
- نفوذ اجتماعی: تربیتی که حوزه علمیه ارائه میدهد باید طلبهها را قادر سازد تا در متن جامعه حضور فعال داشته باشند و ارزشهای دینی را در زیستجهانی مردم تثبیت کنند.
طلبههای حوزه، نباید فقط حامل علم، بلکه باید حامل ارزشها بوده و رهبران عملیاتی تمدن اسلامی باشند.
حوزه علمیه؛ هسته گفتمانسازی جهانی
تمدن اسلامی نمیتواند محدود به مرزهای جغرافیایی کشورهای اسلامی باشد. حوزه علمیه موظف است اسلام را بهعنوان یک گفتمان جهانی مطرح کند؛ الزامات آن را میتوان در پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی اینگونه بیان کرد:
- تبلیغ اسلام در سطح بینالمللی: حوزه باید فعالانه وارد عرصههای بینالمللی شود و پیام اسلام را به شیوهای قابل فهم برای جهان غرب و شرق ارائه کند.
- پاسخ به شبهات جهانی: مسائل فلسفی، اخلاقی و اجتماعی دنیای مدرن، نیازمند پاسخهایی بر اساس آموزههای اسلامی است که توسط حوزهها ارائه شوند.
- ارائه نسخههای عملی: تمدن اسلامی باید بتواند از طریق حوزه علمیه نسخههای اقتصادی، اجتماعی و حکومتی جایگزین برای بحران زدههای تمدنی دنیای غرب ارائه دهد.
این مأموریت جهانی حوزه، مستلزم توجه به زبان ارتباطی بینالمللی مثل زبان انگلیسی و بهرهگیری از ابزارهای مدرن ارتباطی است.
استقلال حوزه و حفظ هویت تمدنی
یکی از نکات تمدنی پیام رهبری، تأکید بر استقلال حوزه از قدرتهای مادی و حفظ هویت تمدنی آن است که مظاهر آن عبارتند از:
- استقلال فکری و مالی حوزه: حوزه نباید تحت تأثیر سیاستگذاریهای قدرتهای جهانی یا داخلی قرار گیرد. این استقلال ضامن حفظ نقش تمدنی حوزه خواهد بود.
- مرجعیت تمدنی: حوزه علمیه باید بهعنوان نهادی مستقل و تأثیرگذار، مرجع فکری و فرهنگی جامعه جهانی باشد.
- حفظ اصالت اسلامی: حوزه باید هویت دینی و تمدنی خود را در مواجهه با چالشهای مدرن حفظ کند و از التقاطیگرایی فاصله بگیرد.
استقلال حوزه، زمینهساز ایجاد نگرش تمدنی و ایفای نقش مستقل در جهان خواهد بود.
حوزه علمیه؛ عامل تحول اجتماعی
تمدن اسلامی بدون تحول اجتماعی امکانپذیر نخواهد بود. حوزه علمیه بهعنوان نهادی پیشگام تمدنسازی، باید موتور اصلی تغییرات اجتماعی باشد؛ این تحول با عنایت به عناصر زیر محقق خواهد شد:
- رشد آگاهی عمومی: گفتمانهای تولید شده در حوزه باید در راستای ارتقای آگاهی عمومی جامعه باشد.
- حضور عملی در عرصههای اجتماعی: روحانیون حوزه باید نقش خود را بهعنوان اصلاحگران اجتماعی ایفا کنند.
- بازتعریف ساختارهای اجتماعی: تمدن اسلامی نیازمند بازتعریف ساختارهای اجتماعی بر اساس مکتب اسلام است؛ از اقتصاد گرفته تا نظام خانواده.
توجه به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی، تبیین صحیح آن مبتنی بر چارچوبهای فکری ایشان و اجرایی سازی آن در ساحتهای برنامهریزی، سیاستگذاری، تصمیمسازی و تصمیم گیری و اجرا و عملیات مستمر و هماهنگ، نویدبخش تحقق بلاغ مبین و زمینه ایجاد تمدن نوین اسلامی است.